ه گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، ۲۳ آذرماه در ادامه مباحث تفسیری سوره نور گفت: در آیات ۳۰ و ۳۱ «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» به بحث غض بصر و حفظ فروج، آشکارنکردن زینت از سوی زنان و انداختن خمار بر سر و سینه و ... اشاره شده است؛ برخی خمار در آیه را به روسری و مقنعه تعبیر کردهاند، اما علامه مجلسی آن را معادل چادر میداند.
وی افزود: در ادامه آیه ۳۱ هم به استثنائات پرداخته و فرموده است که زنان زینت خود را جز برای محارم (شوهر، فرزند، برادر، پدران همسر و ... که در آیه ذکر شد) آشکار نکنند؛ یکی از تعابیری که در این آیه از سوی مفسران بحث شده، «أَوْ نِسَائِهِنَّ» است؛ ضمیر مؤنث در آیه به مؤمنات باز میگردد، لذا برخی گفتهاند زنان مؤمنه(مسلمات) حق ندارند زینت خود را برای زنان غیرمؤمنه آشکار کنند؛ در برخی روایات هم بیان شده اگر زینت زنان مؤمنه در نزد زنان غیرمؤمنه آشکار شود، ممکن است آنها در نزد شوهرانشان از زینت این زنان سخن بگویند و توصیف کنند، لذا برخی حکم به حرمت این کار دادهاند.
وی با اشاره به «أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ»، افزود: گروهی از فقها و مفسران مراد از این تعبیر را کنیزان (اعم از مسلمان و غیرمسلمان) میدانند؛ یعنی زنان مؤمنه میتوانند در نزد کنیزان خود چه مسلمان باشند و چه نباشند بدون حجاب باشند؛ همچنین زنان میتوانند در برابر کسانی(مردانی) که تبعیت دارند و شک و ریبه جنسی ندارند (أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ) هم آزاد است؛ علامه طباطبایی در این باره فرموده است که در روایات آمده مردانی که از نظر عقلی کمبود دارند و تحت ولایت هستند و شهوت هم ندارند، بنابراین باید این سه شرط وجود داشته باشد.
آیتالله هادوی تهرانی با اشاره به «أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ»، اضافه کرد: مراد از این تعبیر هم یعنی بچههایی که به عورات نساء آشنایی و درک جنسی از آن ندارند؛ البته برخی گفتهاند منظور بچههای نابالغ است که به نظر ما درست نیست، زیرا بچههایی هستند که نابالغ هستند، اما به تمیز رسیدهاند و زنان باید از این دسته هم مراقبت و پرهیز در حجاب داشته باشند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه علامه فرموده است که «مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ» شامل کنیز و غلام(زن و مرد) میشود، افزود: روایتی از امام صادق(ع) نقل است که «لا یحل للمراة ...»؛ یعن برای زن جایز نیست عبد او به چیزی از بدنش نگاه کند، مگر موی او آن هم نباید این نگاه از روی تعمد باشد؛ کلینی در روایت دیگری بر این مضمون تأکید دارد؛ صاحب وسائل وقتی این روایات را بیان کرده در ذیل آن آورده است که باید این موارد را به شرایط اضطرار حمل کنیم.
حکم نگاه عبد به صاحب مؤنث خود
آیتالله هادوی تهرانی اضافه کرد: در روایت دیگری از امام صادق(ع) سؤال شده که آیا مملوک میتواند مو و ساق پای مولاة(زن صاحب عبد و غلام) خود را ببیند و امام نهی فرمودند؛ البته روایت دیگری از امام سؤال شده است که زن قریشی وقتی میخواهد سوار اسب شود، دستش را روی سر یا گردن عبد خود میگذارد، آیا این حرام است؟ امام فرمودند: اشکالی ندارد مملوک شعر (مو) و ساق مولاة خود را ببیند، بلافاصله صاحب وسائل در اینجا تعلیقه زده که امام تقیه کردهاند.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: روایتی از اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) داریم که باز امام تایید فرمودند دیدن مو و ساق زن از سوی مملوکش ایرادی ندارد؛ روایت دیگری صاحب وسائل از قاسم صیقل از امام نقل کرده است که از ایشان سؤال شد آیا زن شیعه حق دارد در نزد مملوکش سر باز باشد و امام فرمودند که کراهت دارد، البته در اینجا چون تعبیر «لا تکشفی» به کار برده است، لذا کراهت به معنای حرمت است. روایت دیگری باز از سوی صاحب وسائل نقل شده است که نگاه عبد به بدن مولاة خود حرام است.
وی اضافه کرد: شیخ طوسی هم فرموده است که عبد محرم مولاة خود نیست و نباید با او خلوت کرده و مسافرت برود؛ بعد گفته شافعی دو نظر دارد که یکی همین رای است و دیگری اینکه گفته وقتی زن عبدی را بخرد محرم او میشود و به همین آیه تمسک کرده است. اما دلیل ما شیعیان به تعبیر شیخ طوسی برای نهی اجماع، اخبار و طریقه احتیاط است. شیخ طوسی همچنین نقل کرده است که پیامبر وارد خانه فاطمه(س) شدند و حضرت خواست خود را بپوشاند، ولی پیامبر نهی فرمود که نیازی نیست، من پدر و خادم تو هستم که این روایت مؤید محرمیت عبد است.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: شیخ طوسی میگوید آنچه در نظر من قویتر است، این است که عبد محرم نیست و مراد از آیه فوق کنیزان است و نه عبید؛ البته عبارات شیخ در خلاف و مبسوط با هم تفاوت دارد، زیرا در خلاف با قاطعیت گفته، ولی در دومی تردید دارد.