خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

ثبات و تغير در احكام الهى

شنبه, 02 مرداد 1389 ساعت 13:04
منتشرشده در دیدگاه ها

كى از مبانى پذيرفته شده در برداشت از قرآن كريم ثبات احكام مستفاد از آن است. باور عمومى فقيهان مسلمان بر اين بوده و هست كه احكام شرعى بيان شده از سوى قرآن احكامى ثابت و غير متغيرند كه اختصاص به موقعيتى خاص ندارند. يعنى از جهان شمولى كامل برخوردارند.
در حاشيه اين باور، نكته‏اى از نظر آنان مخفى نمانده و آن وجود برخى احكام متغير و موقعيتى در شريعت است، كه در دوره اى خاص اعتبار داشته و با گذشت زمان و تغيير شرايط از درجه ى اعتبار ساقط شده است.


در دوران معاصر با طرح مسئله ثابت و متغير از سوى استاد مطهرى و «منطقة الفراغ تشريع» از سوى شهيد سيد محمدباقر صدر و به ويژه «نقش زمان و مكان در اجتهاد» از سوى امام خمينى، فصل تازه اى در اين بحث آغاز و توجه نوينى به جهان شمولى، يا موقعيتى بودن احكام و عناصر دينى پيدا شده است.
طرح دقيق اين مسئله بر تفسير روشنى از مفهوم «دين» و تفكيك كاربردهاى مختلف آن، از يك سو و جايگاه عناصر جهان شمول و موقعيتى در دين و نحوه ى ترابط و تأثير و تأثر آنها در هم از سوى ديگر، متوقف مى باشد.

دين چيست؟
در تفسير «دين» آرا و مطالب گوناگونى از سوى غربيان مطرح شده است (1). تنوع اين تفسيرها به گونه‏اى است كه انديشمندان مغرب زمين را وادار كرده، اعتراف كنند: «اصطلاح دين داراى يك معناى واحد كه مورد قبول همه باشد، نيست. بلكه پديدارهاى متعدد فراوانى تحت نام دين گرد مى‏آيند كه به گونه اى با هم ارتباط دارند. ارتباطى كه لودويك ويتگنشتاين آن را شباهت خانوادگى (2) مى نامد.»(3)
در تعابير قرآنى «دين» در دو مورد استعمال شده است:
1 - هر گونه اعتقاد به قدرت غيبى، چه حق باشد و چه باطل: «لكم دينكم ولى دين»(4)
2 - خصوص اديان الهى: «ان الدين عندالله الاسلام» (5).
در اين بحث، توجه ما به همان استعمال دوم لفظ «دين» است، كه خاص اديان الهى و داراى سطوح و مراحل مختلفى است:
أ - دين نفس الامرى: آنچه در علم الهى و مشيّت ربانى براى هدايت انسان به سوى رستگارى وجود دارد، دين نفس الامرى است. اين نسخه رستگارى بشر در لوح محفوظ، حقيقتى عينى و واقعيتى ثبوتى است.
ب - دين مرسل: آنچه از سوى خداوند متعال براى هدايت انسان به سوى رستگارى به واسطه ى رسولان الهى ارسال شده است، «دين مرسل» را تشكيل مى دهد.
ج - دين مكشوف: آنچه از «دين نفس الامرى»، يا «دين مرسل» با مراجعه به عقل، يا نقل براى افراد آشكار مى گردد، «دين مكشوف» مى باشد.
د - دين نهادى: آن بخش از «دين مكشوف» كه عمومى مى شود و نهادينه مى گردد و به صورت آيين گروهى از مردم در مى آيد، «دين نهادى» است.
هر چند اين نام ها نا آشنا مى نمايد، ولى توجه به حقيقت دين و آنچه در صحنه ى تاريخ اتفاق افتاده، به سادگى وجود چنين مراتبى را آشكار مى سازد: خداوند كه آدمى را خلق كرد، و از آغاز و انجامش آگاه بود، براى سعادت و فلاح اين موجود راهى روشن داشت (دين نفس الامرى) كه در هر زمان بخشى از آن نسخه ى الهى را براى آدميان به وسيله ى رسولان فرو فرستاد (دين مرسل) و مردم به كمك آنچه پيامبران بيان مى كردند (نقل) يا به كمك خرد و انديشه خود (عقل) به عناصرى از آن نسخه ى الهى پى مى بردند (دين مكشوف) و بخشى از اين دانسته ها عمومى و فراگير مى شد و به صورت يك نهاد و رفتار عمومى در مى آمد و چهره ى يك آيين را پيدا مى كرد (دين ‏نهادى).
ما در كاربردهاى مختلف لفظ «دين» نيز مى توانيم اين مراتب را باز يابيم: هنگامى كه از دين يگانه ى الهى سخن مى گوييم وآن را اسلام مى دانيم (ان الدين عندالله الاسلام)، يا عقايد ناصحيح را از ساحت دين، خارج مى شماريم، به دين نفس الامرى توجه داريم. وقتى مى گوييم: دين حضرت ابراهيم ‏عليه السلام توحيدى بود. در دين حضرت موسى ‏عليه السلام احكام سختى وجود داشت. دين اسلام دين خاتم است، دين اسلام ناسخ اديان گذشته است. در تمام اين جملات مراد ما از دين، دين مرسل است. زمانى كه دين اشخاص را مورد توجه قرار مى دهيم و دين صدرالمتألهين را با دين مجلسى مقايسه مى كنيم. به دين مكشوف آنها نظر داريم. و بالاخره وقتى با پديده ى دين مسيحى در روزگار خود سروكار داريم و اين دين را فاقد شريعت مى دانيم، يا اناجيل اربعه را منبع دين مسيحى معرفى مى كنيم، يا از دين يهود و آيين موجود آنها سخن مى گوييم، به دين نهادى توجه داريم.
بى توجهى به مراتب دين و كاربردهاى لفظ آن، گاه كژتابى هاى غريبى را در تفهيم و تفهّم به دنبال دارد. از اين رو، ما تلاش خواهيم كرد با بررسى دقيق ويژگى هاى هر يك از مراتب دين نفس الامرى و دين مرسل به صورت جداگانه و تفكيك معانى مختلف دين در استعمالات گوناگون، مبانى كلامى «نظريه‏ى انديشه مدوّن» را تبيين كنيم. (6)

1. جان هيك در كتاب «فلسفه دين» تعاريف گوناگونى از ديدگاه هاى مختلف در اين باره نقل مى‏كند:
أ) تعريف روان شناختى: «دين احساسات، اعمال و تجربيات افراد در هنگام تنهايى، آنگاه كه خود را در برابر هر آنچه كه الهى مى نامند، مى يابند.» (ويليام جيمز)
ب) تعريف جامعه شناختى: «مجموعه اى از باورها، اعمال، شعاير و نهادهاى دينى كه افراد بشر در جوامع مختلف بنا كرده‏اند.» (تالكوت پارسونز)
ج) تعريف طبيعت گرايانه: «مجموعه اى از اوامر و نواهى كه مانع عملكرد آزاد استعدادهاى ما مى‏شود.» (اس. رايناخ) و همان رويكرد با همدلى بيشتر: «دين همان اخلاق است كه احساس و عاطفه به آن تعالى، گرما و روشنى بخشيده است.» (ماتيوآرنولد)
د) تعاريف دينى، مانند: «دين اعتراف به اين حقيقت است كه كليه موجودات تجليّات نيرويى هستند كه فراتر از علم و معرفت ماست» (هربرت اسپنسر) (ر. ك: جان هيك، فلسفه دين، صص 23 - 22 ترجمه‏ى بهرام راد، ويراسته‏ى بهاء الدين خرّمشاهى، انتشارات بين المللى الهدى، تهران، 1372).
2. Family Resemblance.
3. جان هيك، فلسفه دين، صص 24 - 23.
4. دين شما براى خودتان، و دينِ من براى خودم. (كافرون، 6).
5. در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است. (آل عمران، 19).
6. برگرفته از کتاب مبانی کلامی اجتهاد، استاد مهدی هادوی تهرانی، صص 383-380.