خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

حج و مهم ترين مشخّصه حاجى بعد از انجام مناسك

شنبه, 02 مرداد 1389 ساعت 13:03
منتشرشده در دیدگاه ها

حج، در واقع دعوتى است از سوى خداوند كه دعوت كننده آن حضرت ابراهيم (عليه السلام) است (1). حج، يك مجموعه است كه در دو مرحله عمره و حج طى مى شود. البته ميزان بهره گيرى از اين دو مرحله، بستگى به ميزان ظرفيت وجودى و تلاش هركس دارد. نخستين نكته در اين ايام، به تعبير روايات، اين است كه همه آمرزيده خواهند شد و به منزله كسى خواهند بود كه از مادر زاده شده است. بنابراين، حج يك تولّد دوباره است، امّا نه مانند كودكى كه بى خبر از اطراف خود است، بلكه همانند انسانى است که با كوله بارى از تجربيات گذشته بدنبال فرصتى دوباره براى حيات معنوى است؛ حياتى كه مى تواند تضمين كننده سعادت واقعى او باشد.


برای محقق نمودن تولد دوباره، در حج، بايد مفاهيمى را تمرين كنيم و با برخى از معارف ارتباط نزديكترى پيدا كنيم. اگر معارفى را كه در حج به دست مى آوريم، حفظ و تثبيت كنيم، به تولّدى نو و ارزشمند دست خواهيم يافت.
بزرگترين معرفتى كه در حج براى انسان پيدا مى شود، معرفت به توحيد است؛ اينكه انسان بداند كه خداوند قادر مطلق و فعّال مايشاء است و باید اين حقيقت را درك و با تمام وجود باور كند، نه اينكه مفهوماً و علماً بداند. چون ميان اين دو، بسيار فاصله است. در واقع حج تمرينى است براى رسيدن از معرفت مفهومى به مفهوم شهودى و سپس رسيدن به يك ايمان قلبى.
سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که چه نسبتی بین ایمان و معرفت قلبی وجود دارد. در واقع هر انسانى به اندازه معرفت خودش، ايمان و عبادت دارد. ايمان و عبادت، يكى از مقدماتش معرفت است و به ميزانى كه مى داند باور دارد. البته نه اينكه هر كس مى داند لزوماً باور هم دارد. چه بسا بداند و انكار كند. مراد اين است كه فراتر از معرفت خودش ايمان ندارد.
حج در واقع تعميق معرفت براى دستيابى به ايمانى عميق تر است، تا انسان باور كند كه خداوند بر همه شؤون زندگى مسلط است، همه چيز توسط او قيمومت و سرپرستى مى شود و برای رسیدن به چنین باوری لازم است بدانیم که حج، تجربه اى است كه انسان خودش را در درياى جمع بيندازد از همان جاهايى كه مردم راه مى روند راه برود، قطره اى شود از آن دريا (2). وقتى شما از طبقه سوّم مسجدالحرام مردم را مى نگريد، احساس مى كنيد اين انسانها فرديت خودشان را از دست داده اند، قطرات انسانها مانند دريا، جريان به هم پيوسته مى شوند كه دور كعبه مى چرخند و اين يك نماد است كه انسان هويت و منيّت هاى خودش را از دست بدهد و با يك حركت آگاهانه و ارادى هويت الهى پيدا كند.
داشتنِ عزم، اوّلين مرحله تغيير است لذا انسان اگر عزم و اراده تغيير نداشته باشد، عوض نخواهد شد و اگر كسى عزم و اراده كسب توشه معنوى از حج را نداشته باشد، توشه اى نخواهد برد. اين عزم با قصد و نيت آغاز مى شود و بايد تا آخر ادامه بيابد وگرنه آن عمل باطل مى گردد؛ مانند قصد و نيت نماز است كه از اوّل تا آخر بايد ادامه داشته باشد. البته اراده خداوند بر عفو و بخش و تفضّل است و اين بشر است كه بايد تصميم بگيرد و اراده كند تا تغييرى در مسير زندگى گذشته خودش ايجاد كند.
حج، فرصتى براى آشتى با خداوند است، فرصتى براى انديشيدن در زندگى گذشته و تغيير و تحوّل در آن، بنابر این زائر در حج، ارتباطى تازه مى يابد و با خدا آشتى مى كند و می بایست اين آشتى را حفظ نموده و میان خود و خدا را اصلاح کند تا خداوند میان او و مردم را اصلاح نماید(3). علاوه بر آن با امام زمانِ خودش، ارتباط پيدا كرده و با اسم اعظم خداوند سر و سرّى داشته باشد.(4)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. جج: 27، وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ.
2. بقره: 199، ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ.
3. الكافي، ج8 ، ص307، مَنْ أَصْلَحَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْلَحَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ.
4. سخنان ریاست هیأت علمی بعثه مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله دکتر مهدی هادوی تهرانی (به نقل از سایت خبری حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت).