کسی که نگران گمراهی خود نیست، آیا می تواند نگران گمراهی دیگران باشد؟!
چنین کسی یا نمی داند که گمراه است. پس «راه» را از «گمراه» تمییز نمی دهد و فرق بین «راه» و «چاه» را نمی داند. او چگونه می تواند در جایی که کسی گمراه است، نگران وی باشد؟!
یا برای گمراهی خود اهمیتی قایل نیست. پس به آثار گمراهی خود اعتنا ندارد و عاقبت آن را مهم نمی شمارد و از دوزخ اعمال خود غافل یا به آن کافر است. او چگونه نگران گمراهی دیگران و دل مشغول آثار گمراهی آنان می تواند باشد؟!
تنها آنها که به خویش می اندیشند و نگران گمراهی خود هستند، می توانند نگران گمراهی دیگران باشند. دلسوزان برای خود، دلسوز دیگرانند.
17/1/84
8 صبح - قم