خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

ولايت فقيه و دولت اسلامى

شنبه, 02 مرداد 1389 ساعت 13:00
منتشرشده در دیدگاه ها

امروز، در جغرافياى سياسى معاصر، جهان به كشورهاى مختلفى تقسيم مى شود كه مرزهاى قراردادى و پذيرفته شده از سوى دولت ها، آنها را از هم جدا مى كند و در هر كشور، حكومتى برپاست. كسانى كه در يك كشور زندگى مى كنند، بر اساس موازين خاصّى «شهروند»(1) آن كشور محسوب و ديگران «خارجى»(2) تلقى مى‏شوند. احكام جارى در يك كشور برخى مخصوص شهروندان، گروهى مختصّ به خارجيان مقيم آن كشور و دسته‏اى مشترك ميان هر دو است.


آيا اين مرزبندى هاى جغرافيايى از ديدگاه اسلام ارزش و اعتبارى دارد؟ به ديگر سخن جهانى كه اسلام ترسيم مى كند، چگونه است؟
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: اسلام خود را دين تمام جهان، براى تمام زمان ها معرّفى مى كند و همه‏ى جهان را سرزمين خود مى داند كه بايد در آنجا پذيرفته و به آن عمل شود. قسمت هايى كه اكثريت مردم اين آيين‏الهى را پذيرفته اند، «بلد الاسلام» يا «دارالاسلام» (سرزمين اسلام) و قسمتهاى ديگر جهان «بلد الكفر» يا «دارالكفر» (سرزمين كفر) تلقّى مى شود. پس تنها مرزى كه اسلام در جهان مى پذيرد، مرز اعتقاد و عقيده است و تنها عقيده‏ى ارزشمند از ديدگاه اسلام، همان اسلام است. «إن الدين عند الله الإسلام»(3) اسلام در ازاى مفهوم «كشور»،(4) مفهوم «سرزمين» و در مقابل مفهوم «ملت»،(5) مفهوم «امّت» را مطرح كرده است. يعنى تمايزات قومى، نژادى، ... را نمى‏پذيرد و تنها به اعتقادات و باورها نظر دارد.
سرزمين اسلام يكى است و خط هاى فرضى و قراردادى از ديد اسلام، اثرى در هويت يگانه‏ى آن ندارد. اين سرزمين يگانه در حالت ايده آل توسّط يك امام معصوم‏عليه السلام بايد اداره شود و حكومت جهانى حضرت مهدى(عج) تحقّق اين آرمان است. در عصر غيبت معصومان‏عليهم السلام اگر امكان چنين چيزى فراهم شد و مصلحت مسلمانان در اداره‏ى مجموعه‏ى سرزمين هاى آنها در قالب يك سرزمين بود، فقيه مى بايست مجموعه‏ى آنها را به همين صورت اداره كند. اگر اداره‏ى هر قسمت از اين سرزمين توسّط يك فقيه - بويژه فقيه بومى - با مصالح مسلمانان سازگارى داشت، بايد همين شيوه اتخاذ شود. بنابراين، به عنوان يك مبناى ماندنى و جهان‏شمول در مكتب سياسى اسلام، سرزمين اسلام يگانه است، ولى مى‏توان بنابر مصالح متغيّر آن را به كشورهاى جداگانه، يا ايالات و استان‏هاى مختلف يك كشور، و يا هر شيوه‏ى متصوّر ديگرى اداره كرد، كه اين امور در واقع به سازوكار سياسى مرتبط مى شود.(6)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) Citizen.
2) Foreigner.
3) آل عمران، 19.
4) coutrg.
5) Nation.
6) برگرفته از کتاب ولایت و دیانت «جستارهایی در اندیشه سیاسی اسلام»، استاد مهدی هادوی تهرانی، صص 136 – 138.